شاهنامه‌خوانی در ایل بختیاری تاریخی دیرینه دارد

به وبلاگ خبرگزاری شوش نیوز خوش آمديد

عضويت در وبلاگ
منوي اصلي
صفحه نخست
پست الکترونيک
آرشيو مطالب
فهرست مطالب وبلاگ
پروفایل
موضوعات
حوادث جاده ای
شوش پایتخت تمدن ایران زمین
شهر الوان
شهر شاوور
شهر حر رياحي
شهر صالح مشتط
شهر هفت تپه
شهر بهرام
فرهنگ عمومی
فرهنگ و هنر
فرهنگ و ادب
اجتماعي
حوادث غیرمترقبه
حوادث و کشف جرائم
علمي و فناوری
سياست داخلی
سياست خارجی
حوزه و دانشگاه
دين و مذهب
فلسفه و منطق
اقتصاد و صنعت
اقتصاد و کشاورزی
هدفمند سازی یارانه ها
عكس خبری
تاریخ و باستان شناسی
صنایع دستی
گردشگري
آموزش هنرهای نمایشی
آموزش روزنامه نگاری
آموزش عکاسی
آموزش موسیقی
دفاع مقدس و خاطرات
وصیت نامه شهدا’
دانيال شناسی
دعبل شناسی
احاديث و ادعیه
توصیه های امام خمینی(ره)
فرامین مقام معظم رهبری
ورزش شوش
بهداشت و سلامت
شهرستان شوشتر
شهرستان اندیمشک
شهرستان دزفول
شهرستان گتوند
شهرستان مسجدسلیمان
سرمقاله
سخن روز
اضافات

ورود اعضا:


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 23
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 1070
بازدید ماه : 1627
بازدید کل : 20444
تعداد مطالب : 398
تعداد نظرات : 54
تعداد آنلاین : 1

Google

در اين وبلاگ
در كل اينترنت
آخرین مطالب
طراح قالب

Template By: NazTarin.Com

تبلیغات

شاهنامه‌خوانی در ایل بختیاری تاریخی دیرینه دارد

شاهنامه‌خوانی در ایل بختیاری تاریخی دیرینه دارد. کسی نمی‌داند از چه زمانی آغاز شده، ولی شاهنامه و شاهنامه‌خوانی همواره جزیی از فرهنگ بختیاری بوده است.


هرگاه که ایل در هنگام کوچ در وارگه‌ای1 بارمی‌انداخت و به استراحت می‌پرداخت، هرگاه که پس از کار سخت روزانه از دام‌ها و کشت و زرع رهایی می‌یافتند، در زیر سیاه چادرها، زن و مرد دور هم جمع می‌شدند، چای می‌نوشیدند و با جان و دل گوش به صدای خوش شاهنامه‌خوان و روایت‌های حماسی، رزمی و داستان‌های مهر و مهرورزی قهرمانان شاهنامه می‌سپردند.

نسل به نسل این سنت منتقل می‌شد. آن بخش از بختیاری‌هایی که به شهرنشینی روی آوردند، به مرور این سنت را به فراموشی سپردند و تنها گاه‌به‌گاه به یاد روایت‌های پدر و مادر و یا پدربزرگ و مادربزرگ می‌افتادند و به یاد آن خاطرات سر تکان می‌دادند و حسرت آن سنت خوب گذشته را می‌خوردند. اما در ایل و در روستاها، بختیاری‌ها همچنان پایبند به این آیین مانده‌ و پاسدار آن بوده‌اند. در محافل خانوادگی و دوستانه هنوز دور هم جمع می‌شوند و به داستان‌های شاهنامه گوش می‌دهند.


در چند سال اخیر، توجه بختیاری‌های شهرنشین باز هم به این سنت و آیین کهن جلب شده است و در مراسم نوروزی که به دور هم جمع می‌شدند، به یاد اجدادشان، به خواندن اشعار شاهنامه می‌پرداختند. کم‌کم این آیین چنان دوباره جای خود را بین مردم و به‌خصوص نسل جوان باز کرد که دیگر نمی‌شد فقط در محافل خانوادگی آن را برگزار کرد و در چند ساله اخیر این مراسم به‌صورت عمومی در شهرهای مختلف خوزستان از جمله مسجدسلیمان و ایذه بین طوایف مختلف بختیاری به‌صورت باشکوهی برگزار می‌شود.

در یکی از روستاهای مسجدسلیمان در منطقه «گلگیر»، بنام «سی میلی»2 همه ساله جمعیت زیادی از بختیاری‌ها از طوایف، شهرستان‌ها و استان‌های مختلف گرد هم می‌آیند و مراسم شاهنامه‌خوانی را به سبکی تازه برگزار می‌کنند و بدین ترتیب این آیین کهن را گرامی می‌دارند.


در سفری که سال گذشته پس از ۱۶ سال، در نوروز ۱۳۸۶ به ایران داشتم و به شهر زادگاهم مسجدسلیمان رفتم، این شانس بزرگ نصیبم شد که در روز سوم فروردین در مراسم شاهنامه‌خوانی شرکت کنم و از نزدیک این سنت باشکوه و بجا مانده از سده‌های پیشین را ببینم، به نقالی‌های مختلف شاهنامه و نوای زیبای ساز و دهل بختیاری گوش دهم و با صدای ساز و دهل، پابه‌پای هزاران زن و مرد دیگر، دستمال در دست به رقص و پایکوبی بپردازم. نتیجه این سفر تعدادی عکس و فیلم است که بدون آمادگی قبلی و با امکانات ابتدایی که در اختیار داشتم تهیه کرده‌ام تا در اختیارسایر هموطنان قرار دهم.

در هنگام و پس از مراسم، همراه با شور و احساس غروری که داشتم، مدام این پرسش‌ها در ذهنم می‌چرخید که چه عاملی سبب این بازگشت به اصل و یا هویت خویش شده است؟ از چه زمانی بختیاری‌ها شاهنامه‌خوانی داشته‌اند؟ شاهنامه‌خوانی در ایل بختیاری کهن چگونه بوده است؟
فکر کردم که پاسخ این پرسش‌ها را در گفت‌وگویی با دکتر اردشیرصالح‌پور، استاد رشته هنر و مدیر جشنواره تئاتر که خود از تلاش‌گران این حرکت فرهنگی و یکی از سخنرانان مراسم بود، بیابم.

 


تاریخچه شاهنامه‌خوانی در ایل بختیاری


ایل بختیاری یکی از ایلات کهن و اصیل ایران زمین است که به اقتضای روحیات سلحشوری و جنگاوری و آرمان‌خواهی‌اش، از دیرباز با شاهنامه واساساً مقوله حماسه، انس و الفتی ازلی داشته است. در واقع در هر سیاه چادری شما به نوعی شاهنامه را پیدا می‌کنید.
این سنت گویا در ایل ما رسم بوده که مادران در خورجین جهیز دختران، شاهنامه را نیز به ودیعت می‌گذاشته‌اند. این رسم فرهنگ ماست و امیدواریم این سنت که بار دیگر در جهیز دختران ما برای تداوم فرهنگ ادامه پیدا کند.
شاهنامه‌خوانی، اگرچه در حوزه فرارود است و فرارود به لحاظ جغرافیایی در خراسان بزرگ و ماوراء‌النهر، اما شگفتا که این حماسه در ایل بختیاری و در فرهنگ زاگرس، خصوصاً زاگرس میانی، منزلت و اهمیت بسیاری دارد و همواره صدای شاهنامه‌خوانان که مبتنی بر غرور و حماسه و بالندگی است از سیاه چادرها برمی‌آید.

 

به دو مورد تاریخی هم اشاره کنم. در هنگام فتح قندهار توسط سپاهیان بختیاری در زمان افشاریه، هنگامی‌که نادر در خواب بود، بختیاری‌ها صبحگاهان حمله کردند و با شاهنامه و هلهله و گاله قلعه قندهار را فتح کردند و نیز در خاطرات مشروطه و یادداشت‌های تاریخی آمده، هنگامی‌که اصفهان را فتح می‌کنند و به سمت تهران می‌آیند، این‌ها شاهنامه می‌خوانده‌اند. شاهنامه همواره بالندگی و غرور و عزت و افتخار را در بختیاری و گمان می‌کنم در هر ایرانی بیدار می‌کند.
اساسا باید گفت زمینه حماسه‌ها به شکلی نیست که تاریخ دقیقی برایش تعین شود. سنت‌ها اصولا پیرو نیازها، روحیات و خلقیات یک جامعه و آحاد یک ملت به‌وجود می‌آیند. اگرچه شاهنامه در قرن سه و چهار توسط حکیم فرزانه طوس، فردوسی تدوین، گردآوری و در واقع بازآفرینی شده، این به منزله آن نیست که ایرانی‌ها فقط از هزار سال پیش فرهنگ حماسی و شاهنامه داشته‌اند، بلکه خود فردوسی نیز اشاره دارد که: «به گفتاردهگان کنون داستان، به پیوندم ازگفته‌ی باستان.» بنابراین به‌نظر می‌آید که فرهنگ اعصار کهن پهلوانی که بعضی مورخین هم اشاره می‌کنند که گویا فرهنگ دوره اشکانی است،‌ در شاهنامه متجلی شده است.

 

اما اساسا فرم و شکل خوانش طبیعتا باید با نحوه اوزان هجایی و بعد موسیقی قوافی، اشعار هیروئیک و یا پهلوانی هماهنگ باشد. وزنی که فردوسی انتخاب کرده، یعنی این بحر «فعولن فعولن فعولن فعول» نوعی ضرباهنگ بیدارکننده و ریتم کوبنده دارد که خیلی با روحیات و خلقیات بختیاری‌ها هماهنگ است که قومی بوده‌اند که همواره در کوهستان‌ها زندگی می‌کرده‌اند و همواره در جنگ‌ها بوده‌اند و همواره جزء کسانی بوده‌اند که از فرهنگ و کیان و مام میهن ایران دفاع کرده‌اند.
آنها تنها قومی هستند که شاید هیچ‌گونه تعلقات فرامرزی هرگز نداشته‌اند و همواره برای ایران و برای ایران‌زمین زندگی کرده‌ و جان‌فشانی کرده‌اند. در نتیجه این سنت در این قوم تداوم پیدا کرده و نسل به نسل و سینه به سینه و روایت به روایت از پدران به فرزندان تداوم پیدا کرده و قومی است که من از دوران کودکی به یاد دارم، همواره مجلس شاهنامه‌خوانی یکی از سنت‌های آن بوده است.
در سوگواری‌ها خصوصا مردان هرگز این سوگینه‌هایی که اخیرا در مراسم سوگواری خوانده می‌شود که در واقع گاگریوهائی3 هستند که به نوعی سوگینه‌خوانی کهن است، نمی‌خواندند. این را زنان می‌سرودند و می‌خواندند و مردان در سوگ بزرگ‌مردان، شهیدان، قهرمانان و پهلوانان در واقع شاهنامه می‌خوانده‌اند.


مثلا سوگ سیاوش را می‌خوانده‌اند یا سوگ اسفندیار یا ایرج را. بنابراین این روحیه و این لحن و خوانش در فرهنگ حماسه و بختیاری یکی از سنت‌های دیرین و رایج است که همواره بر این اصل استوار بوده که «هر آن‌کس که شهنامه‌خوانی کند، چه مرد و چه زن پهلوانی کند».

اشعار نظامی در خسرو شیرین خصوصا، شکل بزمی دارد و گونه‌ای از ادبیات لیریک یا ادبیات غنایی در فرهنگ ایرانی است که بختیاری‌ها هم از آن بهره می‌برند. اما در بعد حماسی و یا اپیک‌اش همین شاهنامه است. ما هم مردان بزم داشته‌ایم و هم مردان رزم.
خوشبختانه این جریان اخیرا دوباره توسط نسل جوان دارد احیا می‌شود و تداوم پیدا می‌کند. در روح و فرهنگ ایرانی هرگز شاهنامه نخواهد مرد. بقول حکیم فرزانه طوس، کاخی را برآورده است که از باد و باران نبیند گزند.
بنا کردم از نظم کاخی بلند
که از باد و باران نبیند گزند
بناهای آباد گردد خراب
ز باران و از تابش آفتاب
حقیقتا این بنا و این شکلی که فردوسی در شاهنامه ایجاد کرده است، برای همیشه با هویت و با کارنامه فرهنگ ایرانی چنان آمیخته که تا ایران زنده است شاهنامه نیز زنده خواهد بود. شاهنامه مقوم فرهنگ ایرانی است. این سنت در ایل ما و در فرهنگ ایران زمین و اقوام مختلف، خصوصا در اقوام زاگرس‌نشین، مثل کردها، لرها و لک‌ها در شکل‌های مختلف بوده است. در آذری‌ها هم شاهنامه را داریم ولی در اقوام زاگرس‌نشین این سنت تداوم بیشتری داشته است.
به هرحال در زمینه‌ی موسیقی که بخشی از هویت و نشانه‌های هر قوم به‌شمار می‌رود، باید به این نکته اشاره کنم که ما بخشی از هویت خودمان را در این الحان و اوزان موسیقایی می‌یابیم.
این سنت خوشبختانه در این شرایطی که نسل جوان ما تا اندازه‌ای هویت حقیقی‌اش به مخاطره افتاده و کمتر به سراغ اصالت‌ها می‌رود، ضرورت‌اش دو چندان شده است. باید تلاش بیشتری شود تا ما با شناسنامه و هویت فرهنگی خودمان به دهکده جهانی وارد شویم. هیچ منافاتی ندارد که ما از این سبقه و سابقه و رنگ و بوی خودمان، علی‌رغم احترامی که به همه ارزش‌های فرهنگ جهانی و جغرافیای جهان و افکار آزاد جهان داریم، استفاده کنیم.
به قول جواهر لعل نهرو، برای جهانی شدن نخست باید بومی بود. ما این تعاریف را نشناختیم و نمی‌دانیم. اینها ماحصل تجربه ذائقه، تفکر و نگره و هستی‌شناسی ایرانی ماست که بخش عمده‌اش در شاهنامه هست. نه تنها حماسه، بلکه شاهنامه منظر حکمت و تعلیم و تربیت و دین و آیین و رفتار و سلوک و هنجارهاست.


حقیقتا شاهنامه یک اثر گران سنگی است سرشار از جنبه‌های مختلف، داستان‌های حماسی، داستان‌های عاشقانه وداستان‌های پهلوانی، یاس و امید و... همه این جنبه‌ها در شاهنامه مستتر است.
با این اوصاف که هم اکنون موسیقی‌های متنوعی دارد ذهن موسیقی ایرانی را خدشه‌دار می‌کند، شاهنامه‌خوانی یکی از گونه‌هایی است که خوشبختانه اخیرا با اقبال جوانان و اقبال مردم روبه‌رو شده و قوم بختیاری به دلیل آن سبقه و سابقه‌اش، دارد اینکار را تداوم می‌بخشد.
اما در خصوص شاهنامه‌خوانی در سی میلی، شهری که در سی مایلی شهر مسجدسلیمان، یکی از شهرهای بختیاری نشین، این سنت خوشبختانه در حال حاضر به اهتمام مردان و فرهیختگان این قوم دارد تداوم پیدا می‌کند. در دوره‌های خیلی پیش این یک سنت خانوادگی بوده و معمولا در نوروز که مردان و زنان در کنار یکدیگر می‌نشستند، شاهنامه می‌خواندند. این سنت خوشبختانه امروزه از محفل خانوادگی به یک محفل عمومی تبدیل شده و مشاهده می‌کنید که حداقل چهار تا پنج هزار نفر از علاقمندان و شیفتگان فرهنگ ایران زمین، خصوصا جوانان و زنان و مردان بختیاری، گرد هم می‌آیند و شاهنامه می‌خوانند.
برای من هم خیلی جالب بود که امسال بر سر در هر خانه‌ای در سی میلی یک پلاکاردی پارچه‌ای نوشته شده بود و گویا هر خانه‌ای ملزم شده بود که دو بیت از اشعار فردوسی را بر سر در خانه‌شان حک بکنند. این رویکرد اصیل فرهنگی، گامی است در جهت تقویت بن‌مایه‌های فرهنگ اساطیری، فرهنگ ایران زمین و خصوصا شاهنامه که اثری است که بخشی از مواریث و معاریف ملی و دینی و آئینی و فرهنگی و تاریخی ما را در برمی‌گیرد.
تفاوت بین سبک شاهنامه‌خوانی در بختیاری و سایر نقاط ایران

موسیقی اساسا عنصر و مقوله‌ای است که بشدت تحت تاثیر اکولوژی دیار و اقلیم‌های مختلف است و ذائقه‌، اقوام، لهجه، انواع سازها و عوامل عدیده‌ای در این امر موثرند که طبیعتا موسیقی اقلیم‌های مختلف ایران با هم تفاوت داشته باشند.
بنابراین شاهنامه نیز اگرچه عنصر واحدی است و یک منبعی به نام شاهنامه فردوسی وجود دارد، اما طبیعتا در خوانش‌شان بعضی از ابیات گاهی پس و پیش می‌شوند، قوافی (قافیه‌ها) هم گاهی به هم می‌خورد، اگر هم به هم نخورد و رعایت شود، نحوه خواندن، لحن خوانش و اوزان خوانش کاملا بر حسب ذائقه و موسیقی جاری هر قوم تغییر می‌کند.
خوشبختانه من توفیق این را داشته‌ام که به‌دلیل تعلق خاطری که به فرهنگ ایران زمین دارم و پژوهش‌های بسیاری که در این زمینه کرده‌ام با شاهنامه‌خوانی اقوام مختلف ایرانی، از جمله اقوام زاگرس‌نشین برخورد داشته باشم.
این جمله را از خودم نقل نمی‌کنم، بلکه از اساتید فرزانه‌ای که نام‌آوران حوزه ادب فارسی هستند و به شاهنامه کاملا اشراف دارند، می‌آورم که به اقرار آنها نحوه خوانش شاهنامه بختیاری با همین لحنی که می‌خوانند یکی از اصیل‌ترین و دقیق‌ترین شکل خوانشی است که از دوره‌های کهن برای ما باقی مانده است. دلیلی هم براین امر وجود دارد، چرا که بختیاری‌ها قومی هستند که به لحاظ جغرافیایی در کوهستان‌های صعب‌العبور زندگی کرده‌اند و اقوام مهاجر کمتر توانسته‌اند به آنها دسترسی پیدا کنند. زندگی کوچ نشینی نیزکمک کرده است که اینها وارگه به وارگه این سنت و آیین و موسیقی را درخورجین‌شان به همراه ببرند و در یاد و سینه‌هایشان داشته باشند.
بنابراین نه تنها در لحن و خوانش شاهنامه، بلکه در ابعاد مردم‌شناسی دیگر مراسم موسیقی، آیین‌های نمایشی و حتی نیایشی که در سطوح مختلف سنتی و آیینی موجود است، به گمان من بختیاری‌ها یکی از دست نخورده‌ترین اقوام ایرانی هستند زیرا که در صحراها و دشت‌های مرکزی نبودند، در مرزها نبودند و کمتر مورد تهاجم بیگانگان قرار گرفته‌اند و به اقرار همان اساتید عرض می‌کنم این لحن شاهنامه‌خوانی شان لحن بسیار خوبی است.


تقریبا دو نوع لحن را در شاهنامه‌خوانی بختیاری می‌توان نام برد؛ یکی حماسه‌خوانی است که با لحن کوبشی و سنگین و سخت است که معمولا مردان در مجلس می‌خوانند و همواره هم شاهنامه را به دلیل آن روحیه پهلوانی اجرا می‌کنند و بخش دیگر آن نازک‌خوانی است که لحن مترنم و لطیف‌تری است که بخش‌های مثلا بیژن و منیژه و زال و رودابه است که البته من کم‌تر دیده‌ام. اما همیشه در ایقائات موسیقی بختیاری به نوعی «ای داد، ای داد، ای بیداد» را خوانندگان شاهنامه ملحوظ می‌کنند که به‌نظر می‌آید حسرت بیداد و داد است که از دست رفته، همواره با یک حالت حسرت می‌خوانند و بسیار هم کوبشی و چکشی است.
دقیقا رسم و آیین شاهنامه‌خوانی در بختیاری به این گونه بوده است که در مجلس و یا در یک ده و آبادی، مردان بر یک سکو می‌نشسته‌اند و چند متکا یا بالش‌های گرد کنارشان می‌گذاشتند. هنگامی که شاهنامه باز می‌‌شد، مردان هنگام خواندن شاهنامه، بر اثر غرور مستتر در فرهنگ شاهنامه مثلا «رستم و اشکبوس» و «ایران و توران» آنچنان دچار غرور می‌شدند و این انرژی در درون آنها متراکم می‌شد که آنها با این گرزها بر آن متکاها می‌زدند که پرها به هوا انباشته می‌شدند و پراکنده می‌شد و یک فضایی ایجاد می‌شد و به نوعی یک فراافکنی از این انرژی متراکمی که براثر خوانش اصوات شاهنامه در ذهن خواننده و حتی شنونده ایجاد می‌شد. این به لحاظ دراماتیکی جزو ملزومات مجلس شاهنامه‌خوانی بختیاری بود.

داشتیم آدم‌های مختلفی، پیرمردهای مختلفی که در جشنواره طوس نیز شرکت کرده بودند. البته نسل شاهنامه‌خوان بختیاری بسیاری‌شان از دست رفته است. به ندرت دیگر پیرمردهایی را در روستاها و نواحی بختیاری پیدا می‌کنیم که اینها را به یاد داشته باشند. این حرکات، حتی این توجه و لطفی که برنامه شما نشان داده می‌تواند به اعتبار بخشی این سنت ایلی کمک بکند و امیدوارم زمینه‌ای بشود که این سنتی که در فرهنگ بختیاری ریشه‌دار و کهن و ارزشمند است، دوباره تکرار شود و جوانان ایرانی و جوانان بختیاری بار دیگر یکی از الحان موسیقی خودش را که مبتنی بر غرور و بالندگی و آزادگی است، بازیابد.
برای اولین بار یک نقال زن، گردآفرید، برنامه اجرا می‌کرد

زنان بختیاری شیرزنانی هستند که دست کمی از مردان ندارند. نه تنها که «نشینند و زایند شیران نر»، بلکه در عرصه حماسه ما شاهد زنان پهلوانی هستیم از جمله «گردآفرید» و همه زنان شاهنامه که اصلا مقوله ویژه‌ای است. زنان شاهنامه هر یک منزلتی دارند.
این سنت خوشبختانه در فرهنگ بختیاری بوده یعنی ما زنانی را داشتیم در بختیاری که کدخدا بوده‌اند. در دوران کودکی خود من بیاد دارم در یک روستای «شیوند» که در زاگرس میانی است، در شمال شرقی خوزستان، در نواحی «ایذه» و «دهدز»، یک زن کدخدا بود. یعنی بحث شایسته‌سالاری، بزرگی، تدبیر، تدبر و مدیریت است، نه بحث جنسیت. یعنی درست زمانی که اقوام دیگر شاید زنان را زنده به گور می‌کردند.
ما در شاهنامه هم داریم که «آذرمیدخت» و «پوراندخت» چنان به منصب شاهی می‌رسیدند که منزلت والایی داشتند. بنابراین زنان دست کمی از مردان نداشتند. این سنت شاهنامه‌خوانی هم در میان زنان بختیاری بوده است. یعنی زنانی بوده‌اند که شاهنامه را به خوبی از بر بوده‌اند و می‌خوانده‌اند و در ایل راه‌ها و کوچ راه‌ها شاهنامه را می‌خوانده‌اند. این سنت غریبی نیست.
البته شکل جدیدی که دارد اجرا می‌شود، شکل تازه‌ای است. برای ما هم جالب است. باید تلاش کرد که برای نقل و روایت و شاهنامه‌خوانی با رنگ و سابقه‌ای که در ایل بختیاری دارد اعتبار بیشتری قائل شد. زنان نیز باید به نقل و روایت و حماسه و حماسه‌خوانی را همت کنند چرا که این الحان نوعی القاء فرهنگی است و مادران فرهنگ‌ساز اند. مادری که شاهنامه می‌داند، داستان شاهنامه را در خوانش‌اش، در لالایی‌هایش، آن رنج مادرانه را، آن حکمت مادرانه را که منبعث از فرهنگ شاهنامه است به کودکش انتقال می‌دهد.


به همین دلیل است که نام بسیاری از بختیاری‌ها، به‌خصوص مردان بختیاری از شاهنامه گرفته شده است. شاید بخش عمده‌ای از شمار اینها به دلیل همان زنان و مادران فرهنگ‌ساز بوده است. اصلا خانواده‌ها با شاهنامه آشنا بوده‌اند. تهماسب، لهراسب، گشتاسب، سیاوش، فریبرز، کیکاووس اسامی متداول در فرهنگ بختیاری هستند.
شاید جالب باشد که بدانید که منی که بیست ساله در تهران زندگی می‌کنم و زندگی روشنفکری را در کنار تعلقات سنتی‌ام حفظ کرده‌ام وقتی که پسرم به دنیا آمد، مادرم که در خانه بود توصیه‌ای به من داشت که در فرهنگ خانواده ما همیشه شاهنامه بوده است. حتما نام پسرت را باید یک نام از شاهنامه انتخاب کنی و من هم با احترام نام یکی از زیباترین شخصیت‌های شاهنامه را که مظهر پاکی، آزادگی، شجاعت و مهر است به نام سیاوش، بر فرزندم نهادم.
حتی من که از زندگی ایلی نیز گسسته شده‌ام و در جغرافیای تهران بزرگ زندگی می‌کنم این تعلقات را حس می‌کنم که همچنان ریشه‌اش در همان دورانی است که مادرم در خانواده‌اش می‌دیده که پدرش شاهنامه می‌خوانده و می‌دیده که شاهنامه منزلتی داشته است. این سنت و این تداوم به گمان من اگر چه کمرنگ شده ولی شعله و لهیب‌اش به خاموشی و فراموشی ننشسته است.
 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





[+] نوشته شده توسط در یک شنبه 29 بهمن 1389برچسب:""شاهنامه خوانی""در ایل بختیاری"", در ساعت 14:47 | |

درباره وبلاگ

به سایت شوش نیوز خوش آمدید
آرشيو
ارديبهشت 1390
فروردين 1390
اسفند 1389
بهمن 1389
اسفند 1385
فروردين 1385
بهمن 1384
آمار
روز بخير كاربر مهمان!
آمار بازديدها:
افراد آنلاين:
تعداد بازديدها:

مدير سایت :
عباس کرم الهی
لينكستان
خبرگزاری افق شوش
عاشورائیان
سینما فارس
هواشناسي شوش
وب سايت دكتر علي شريعتي
پايگاه خبري لرنا
دسته ورزشی بهمن شهرستان شوش
خوزنیوز
گروه تئاتر انديشه شهرستان شوش
ایمیل فارسی
سایت جهانی العالم
استانداری خوزستان
سایت استاد شهید مرتضی مطهری
وب سایت دکتر محمدباقر قالیباف
سایت شخصی استاد محمدرضا شجریان
سایت شخصی دکتر محمد اصفهانی
تک سرا بزرگترین فروشگاه مجازی در ایران
پايگاه انتيرنتيي داريوش پارسا
طراحی و تولید نرم افزارهای کامپیوتر و وب سایت های مدارس و شرکت ها
خبرگزاری شوش فردا
سامانه قرض الحسنه ازدواج
جویندگان کار
وبلاگ شخصي حسن هژبري
آموزش کسب درآمد و جدیدترین برنامه ها
سلامت نیوز
سایت رسمی سیدجاسم ساعدی
پایگاه اینترنتی داریوش پارسا
دژپل
وبلاگ مشاور جوان فرماندارشوش
خبرگزاری شوش نو
سایت نماز
وب سایت بنیادشهید شوش
مرکزخدمات حوزه های علمیه
شهداي سرزمين پاك ايران
خبرگزاری شبستان
خبرگزاری قرآن
خبرگزاری قرآن ایران
روزنامه نگار مستقل شوش
پایگاه گروه نمایش اندیشه شوش
کیت اگزوز
زنون قوی
چراغ لیزری دوچرخه

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان شوش نیوز و آدرس shushnews.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





فال حافظ

قالب های نازترین

جوک و اس ام اس

زیباترین سایت ایرانی

جدید ترین سایت عکس

نازترین عکسهای ایرانی

بهترین سرویس وبلاگ دهی

وبلاگ دهی LoxBlog.Com


لينكدوني

خط مشی خبرگزاری شوش نیوز
مدیران خبرگزاری شوش نیوز
کیت اگزوز ریموت دار برقی
ارسال هوایی بار از چین
خرید از علی اکسپرس
الوقلیون

آرشيو پيوندهاي روزانه


CopyRight| 2009 , shushnews.LoxBlog.com , All Rights Reserved
Powered By Blogfa | Template By: LoxBlog.Com